هر چیزی کمیاب گردد عزیزتر می شود، جز دانش که هر چه فراوان گردد گرامی تر شود . [امام علی علیه السلام]
خاطرات کودکی
استانبول
جمعه 90 مرداد 28 , ساعت 4:22 عصر  

آراد با مامان آرادی با هم  رفتن استانبول

خیلی بهمنو خوش گذشت ، فقط یه کوچولو آرادی من و اذیت کرد ، یعنی بچم مریض شد ، که با کمک اقا فاروق (لیدرمون) حال آرادی خوب شد 

استانبول جاهای دیدنی زیادی داره

که ما به خاطر وقت کم نتونستیم همه جا هاشو ببینیم

جاهایی که رفتیم دیدیم اینا بودن : خیابان سلطان احمد - مسجد سلطان احمد - مسجد ایا صوفیا - محله های قدیمی شهر استانبول - میدان تقسیم - مرکز خرید جواهر که یه طبقه فقط شهر بازی داره -مترو استانبول و بندر شهر استانبول که واقعا بزرگ و زیبا بود

این عکس یکی از مسجدهای استانبول که کنار دریاست

 

خیابان سلطان احمد -کنار مسجد سلطان احمد

پسر مامان هرچی میدید میخواست

از دست فروشیها گرفته تا بزرگترین مرکز خرید ها هر چیزی که میدید میگفت من که از اینا ندارم ، من از اینا میخوام

با یکی از کارمندای هتل دوست شده بود و هر چی میخرید وارد هتل میشد میرفت و بهش نشون میداد.

خلاصه که یه هفته که اونجا بودیم خاطره خوبی واسمون شد هم شادی بود هم غصه و در ضمن تجربه های زیادی هم کسب کردیم.


نوشته شده توسط سوده شهری | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

خاطرات کودکی

مدیر وبلاگ : آراد مقصودلو[7]
نویسندگان وبلاگ :
سوده شهری (@)[6]


اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 0 بازدید
بازدید دیروز: 3 بازدید
بازدید کل: 11542 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

بهمن 89
لوگوی وبلاگ من

خاطرات کودکی
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

استانبول
یلدای 87
تولد 2سالگی آرادی
دریای فریدون کنار
آراد 6 ماهه بود
[عناوین آرشیوشده]